اين خانه سياه است

اي مفتخر به طالع مسعود خويشتن # تاثير اختران شما نيز بگذرد

Tuesday, August 09, 2005


فيلتر بازي در شلمرود



آقا اين جريان فيلترينگ هم جريان باحاليه . اول قرار بود سايتهاي غير اخلاقي رو فيلتر كنند . اون موقع ملت هميشه در صحنه گفتند كه دمت گرم حتما اين كار رو بكن چون اصلا صرفه نداره توا ين دوره زمانه كه فيلم پورنومثل ريگ ريخته رو زمين و كسي نيست جمعشون كنه آدم بياد با اينترنت قطره ايي كه آخر ماه هم پول تلفنش اشكت رو در مياره سايت غير اخلاقي نگاه كنه .
پس سايتهاي غير اخلاقي فيلتر شدند . مهندسهايي كه تو كار فيلتر بودند يه مدت بيكار نشسته و مگس پروندن تااينكه بهشون گفتند: برادران اجركم عند الله اينترنت رو پاك سازي كرديد حالا تشريف ببريد منزل تا خرج زيادي به بيت المال تحميل نشه . مهندسان زحمت كش هم در حالي كه بغض گلوشون رو گرفته بود طي يه اقدام شهادت طلبانه همه با هم دم گرفتند كه : ماكه جيك و جيك ميكنيم برات اعصاب مردم رو خراب ميكنيم برات بذاريم بريم . مسئول مربوطه هم نگاهي به ساعتش كرد و ديد كه وقت نهار و نماز شده و اينا هم تازه فكشون گرم شده . اونطوري هم كه توداستانها خونده بود تازه اول بدبختي هاست و الانٍ كه اسب و گاو وكلاغ و صد تا جك و جونور ديگه هم دچار سو تفاهم بشن و اداره رو با خونه مادر بزرگه اشتباه گرفته و از زمين و آسمون نازل شوند .اين بود كه آهسته كشيدشون كنار و جوري كه صداش در نياد بهشون گفت : باشه شما بمونيد ولي بايد سايتهاي سياسي رو هم فيلتر بكنيد و رفت تا اگه به نماز نرسه حداقل ثواب غذاي اول وقت رو از دست نداده باشه .
مهندسها داشتن سايتهاي سياسي رو فيلتر ميكردند كه از پنجره مشرف به خيابون صداي نوحه و سينه زني به گوششون رسيد . طفليها يهو زدند زير گريه و پيرهن سياهاشون رو پوشيدند و حسين حسين كنان آماده شدندكه بروند و در عزاي امام حسين شركت كنند . ناگهان يكيشون نگاهي به تقويم كرد و گفت بنده خداها امروز سوم شعبان تولد امام حسينه نه شهادتش . كاشف به عمل اومد كه مومنين فهميدن دارند فيلتر ميكنند و گفته اندكه چه جوري وقتي ميخواستند اسكناس چاپ كنند سياست ما عين ديانت ما بود حالا كه نوبت به فيلتر رسيد سياسي ها رو فيلتر ميكنيد ، مارو فيلتر نميكنند . يا ما رو هم فيلتر ميكنيد يا فردا بازار وحوزه رو ميبنديم و دسته وجماعت سينه زن راه ميندازيم كه بعله اين سلمان مهاجراني مرتد كه قرار بود كشته بشه ولي خاتمي وزير ارشادش كرد علني به اسلام اعلام جنگ داده و گفته سهميه فيلتر به بچه مسلمونا نميدم .
تا اومدن حالي اينا كردند كه برادر من اوني كه مرتده سلمان رشديه و اين بابا عطا الله مهاجرانيه ، وزير ارشاد هم ديگه نيست قراره بره گفتگو تمدنها بكنه تازه فيلتر چيزخوبي نيست و مال غير خوديا است سه چهار روز گذشت تا مذاكرات به نتيجه رسيد و قرار شد سايتهاي ضد ديني رو هم فيلتر كنند و بعضي از اين وبلاگهاي برادران رو هم فيلتر نشده بذارند تا ملت يه خورده هم تفريح كنند و بخندند .
مومنين علم و كتل ها رو برداشتند و رفتند تا به مناسبت ديگه ايي باز هم بيان بيرون و دسته راه بندازن اما ديگه اداره فيلترينگ ده شلمرود اداره نشد كه نشد . توي ده شلمرود در وقت عاديش سگ ميزد و گربه ميرقصيد حالا كه ديگه اداره فيلترينگ هم درست كرده بودند و ميخواستند از ده شلمرود هم دهكده جهاني رو به گند بكشند و هم به ريش واضع نظريه گردش آزاد اطلاعات بخندند . اين بود كه از كره الاغ كدخدا كه وقتي ما بچه بوديم يورتمه ميرفت تو سبزه ها و الان بازنشسته شده بود تا حسني نگو يه دست گل هر كس گذرش به دم و دستگاه فيلترينگ ميافتاد يه انگولكي به دستگاه ها ميداد و چند تايي سايت فيلتر ميكرد . القصه سكنه غيور شلمرود چنان پدر مارشال مك لوهان و اهالي دهكده جهانيش رو درآوردند كه برادران غيرتي يوسف كه دربار ه شون ميگفتند پيراهني که از او آيدش بوي يوسفم ترسم که برادران غيورش قبا کنند هم جلوي اين غيرت و حميت كم آوردندو اظهار كوچكي وعرض ارادتشون رو تلگرافي به شلمرود فرستادند . .
از تمام اينترنت دوتا سايت مونده بود . يه نداستت كه بازديد كننده هاي وبلاگها و سايتها رو شمارش ميكرد و يه بلاگ رولينگ كه ميشد با استفاده از اون به ديگران لينك داد . اولي رو كه يه ماه پيش بستند و دومي رو هم دارند باهاش فعلا حال ميكنند . شب فيلتر كرده و صبح باز ميكنند . مثل اينكه منتظرند وقتي استخاره براي اعلام كابينه تمام شد اونا هم استخاره كرده وببينند اين بلاگ رولينگ رو فيلتر كنند يا باز بگذارند . اين روزها توي ده شلمرود همه مهندس كامپيوترند .

ند استات
بلاگ رولينگ