نقاشيت كرده خدامون

اين مريم حيدر زاده هم اعجوبه ايست . ناجنس يه شعرگفته كه من مطمئمنم در مدح احمدي نژاد سروداتش ولي براي اينكه بيافته سر زبونها و همه در روز تحليف حفظش باشند داده كامران و هومن بخونندش . تا بعدا حاج سعيد حداديان يه دستي بكشه به سرو گوش ريتم آهنگ تا در جمع پر نور استشهاديون بخونه و برادران پروژكتورمون ( برادري كه اينقد نوراني شده كه ديگه تو چشم ميزنه ) بسته به موقعيت زماني اگه اون روز وفات بود سينه بزنن و اگر تولد بود دست خداپسند ( دست زدن بر سه نوع است . يك قطع يد كه مخصوص محارب است . كف حرام كه همان كف زدني است كه هشت سال پيش عده ايي از خدا بي خبر ميزدند . كف خداپسند يا دست حزب اللهي به دست زدن در ايام شادي ميگويند . كه برادر مداح نوحه خواني ميكند و بردران در مجلس دست را از محاذات سر بالا برده و به هم ميكوبند .در زمينه ابعاد سياسي عبادي اين گونه كف زدن ميتوانيد به نوشته هاي ديگر من مراجعه كنيد .
از كتاب اليد في الارهاب .ترجمه فارسي چگونه با دستهايمان در باغ شهادت را بگشاييم ) . آخ كه من ميميرم براي صداي خش دار و پر زنگ حاج حداديان . واقعا هم جگرت رو كباب ميكنه و هم پدر پرده گوشت رو در مياره . اينم اصل شعر
تقديم به جاروكش شبهاي تهران ، خادم الجمهور ، كسي كه قرار است پول نفت را سر سفره ما بياورد .
تو خودت نمره بيستي
تومثل هيچ كسي نيستي
كسي مثل تو نديدم
توي قصه ام نشنيدم
نه قديما و نه حالا
هيچكي نيست اون همه بالا
كسي مثل تو بلد نيست
هم بخواد يك باشه هم بيست
تو ركوردا رو شكستي
توي هر قلبي نشستي
توخود نمره بيستي
تو مثل هيچ كسي نيستي
نه مثل هيچ كسي نيستي
هيچ كسي مثل تو ماه نيست
مثل چشمات بيگناه نيست
هيچكسي قد تو زيبا
نيست توي هيچ جاي دنيا
رنگ رو از هرجا بياريم
رنگ چشماتو نداريم
نقاشيت كرده خدامون
با مداد نور و بارون
تو خود نمره بيستي
تومثل هيچكسي نيستي
نه مثل هيچ كسي نيستي
كسي مثل تو نديدم
توي قصه ام نشنيدم
نه قديما و نه حالا
هيچكي نيست اون همه بالا
تو تولدي شروعي
رنگ اولين طلوعي
آبروي قصه هايي
خبر خوشي دعا اي
توخود نمره بيستي
تو مثل هيچ كسي نيستي
نه مثل هيچ كسي نيستي
بعدا اگه حسش بود براتون معني اش هم ميكنم تا شعر خوب حاليتون بشه .